توضیحات
نامزد مرحله نهایی جایزه مهرگان ادب سال 1393
کسی؟! چه کسی؟ چه کسی می خواهد مشتی خاطره ی بی ارزش روان در زندگی دو انسان معمولی را بداند؟ روزهای بی هیجان، گاه تند، گاه آهسته، گاه سرد و خاموش، گاه گرم اما بی حادثه ای شنیدنی؟ چه کسی دوست دارد زیر و بم چنین رابطه ای را بشنود؟ رابطه ای چون رابطه ی کودکی تهیدست در خانواده ای شلوغ و پر کودک با دیگر اعضای خانواده. برای چه کسی حتی بودن او اهمیت دارد؟ آمدنش، رفتنش، خوردنش و بزرگ شدنش؟
خانه در تاریکی نا معمولی فرو رفته بود. پرده ها سراسر پنجره ها را پوشانده بود و ازمی، گربه ی اویتا، بی قرار می نمود.دستی به سروگوشش مالیدم و چراغ ها را یکی یکی روشن کردم.چشم هایم را بر جای خالی پیانوی پرشورش،که مثل بیابانی در چنگ باد به جانم چنگ می انداخت،بستم و کوشیدم رقص نرم انگشت هایش را بر کلیدهای پیانو بیافرینم و به هشت قطعه ی”کریسلریانا”او گوش بسپارم.آن شب بی آنکه پرده از رفتن ناگهانی اش بردارد،این قطعه های افسون کننده را با تمام جانش برایم نواخت.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.