توضیحات
آغاز رمان در اوایل قرن هفدهم میلادی است؛ حال آن که داستان کوتاه در قرن نوزدهم به ژانری تثبیتشده بدل میشود؛ و حتی تا مدتها نیز از شأنیت یک ژانر ادبی جدی محروم بود؛ لیکن از دههی سوم قرن بیستم اندک اندک بر اهمیت آن افزوده شد و در عین حال، به محمل نوآوریهای کمی و کیفی غریبی بدل شد.
وجود نوعی حس در تبعید بودن، بیگانگی و طردشدگی در میان اغلب پیشگامان داستان کوتاه، که چه در مضمون و چه در حالوهوا و حتی در صناعات این نویسندگان رخ مینماید: داستانهای برت هارت در مورد شکلگیری غرب وحشی (اگر چه خود او بیشتر عمرش را در لندن گذراند)، داستانهای رودیار کیپلینگ انگلیسی در مورد سرخپوستها، داستانهای مالزیایی سامرست موآم، داستانهای کاترین منسفیلد در مورد زلاندنو، داستانهای گوتیک و ماخولیایی ادگار آلن پو و داستانهای غریب و هراسآور کافکا.
اشاره به داستانهای وهمی و فانتاستیک یا گوتیک پو و همچنین ابداع ژانر پلیسی از جانب او ما را به خصلتِ تاریخیِ دیگری از داستان کوتاه رهنمون میشود: غالب بودن مضمون بیگانگی در داستان کوتاه؛ شهری بودن این ژانر (نمونههایی چون داستانهای مجموعه داستانهای شبنشینیهای مزرعهی دیکانگا اثر گوگول و فراز و نشیب زندگی یک شکارچی اثر ایوان تورگنیف به دلایلی چند نمونههایی ناموفقاند) و در نتیجهی پیوند تنگاتنگش با تجربهی مدرنیته و اصولاً مدرنیسم و در نتیجه مرکزیت تجربهی شوک و تأکید بر خصلت گذرای مدرنیته و مدرنیسم.
دیگر پیشگامانی که ذکرشان رفت، علاوه بر آن که درگیر تجربیات مرتبط با بیگانگی و غریبه بودناند، زندگی را از طریق جنبههای ناآشنایش ترسیم میکنند و از همین رو، خوانندگان را به فراسوی قلمرو آشنا و زندگی روزمره میبرند.
با نظر به این مقدمه میتوان گفت مجموعه داستانِ سبکهای حسادت پژوهشی در فرمِ داستانِ کوتاه است، آن هم به مفهومی که مثلاً آلن بادیو مد نظر دارد وقتی میگوید «تاریخ ادبیات یک ژانر تاریخ پالایش و کاستن و حرکت به سوی فرم ناب آن است؛ زدودن هر چیزی از یک اثر هنری که برای آن زاید است و ذاتی آن نیست». از همین رو است که شاید داستانهای این مجموعه، حداقل با فضای غالب در داستاننویسی ایران، بیگانه بنمایند. از طرفِ دیگر، تنوع نیز از خصوصیات این مجموعه است: الف) تنوع قالبهای روایی مثلاً حکایت بورخسی (داستان «روایت چهاردهم» و «تبارشناسی مثلث»)، استنتاجِ کارآگاهی بر مبنای چراییِ ظهور یک حکم («شمعون قدیس»)، معرفی رمانی خیالی («شبی با سنگفرشهای جوان»)، روایتِ جویسی یک داستانِ پلیسی («هرزهنگاری در بینالنهرین»)، تمثیل («بچههای خوب به راههای بد نمیروند»)؛ ب) تنوعِ ژانرهای داستانی: داستان گوتیک («از یک داستان گمشده» و «محبوبها، محبوبها»)، داستان جنایی («داستان عاشقانهی قتال» و «جنایت نتیجهی دیر رسیدن است»)، داستان جاسوسی، البته به شکلی نقیضهوار یا پارودیکش («معاملات ادبی با اتهامات محدود»)؛ ج) تنوع در حالوهوای ادبی: ادبیات اعترافی از نوع نسل بیتی و هیپیوارش («My Generation»)، ادبیات ابسورد («یک داستان با سبکیِ تحملناپذیر» و «حافظه») و نقیضهپردازی («مارکو» و «یک مایه در دو نویسنده از یک داستان»).
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.